ماجرای خبرنگاری امیرکبیر و انتشار خبر جعلی مرگش
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۴۴۹۳۶
شاید کمتر کسی بداند «امیرکبیر» که بسیاری او را به کیاست و زمامداری حکومت در تاریخ میشناسند، زمانی روزنامه نگارِ روزنامهای بود که خود در ایران تاسیس کرد.
به گزارش ایسنا، «وقایع اتفاقیه» که امروز سالگرد انتشار نخستین شماره آن در ایران به سال ۱۲۲۹ شمسی است، توسط میرزا محمدتقیخان فراهانی معروف به امیرکبیر منتشر شد و بعدها همین روزنامه که زمانی خودِ او بانی انتشارش شده بود، محملی برای درج اخبار پایین کشیدنش از صدارت و البته خبر ساختگی مرگش شد!
آغاز سلطنت ناصرالدین شاه مصادف با اوضاع آشفته ایران بود و در هر گوشه سرزمین، یک علم طغیان برافراشته و آتش کین برافروخته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او پس از فرو نشاندن شورشها و خواباندن فتنهها و خنثی کردن دسیسهها دست به اصلاحات و اقدامتی جدی زد و از جمله اقدامات مفید امیرکبیر به روزگار صدارتش، ایجاد روزنامهای بود به نام «وقایع اتفاقیه».
این روزنامه به یک اعتبار دومین روزنامه در ایران محسوب میشد و به اعتباری دیگر سومین روزنامه بود. «وقایع اتفاقیه» قطعا دومین روزنامهای است که به زبان فارسی در ایران منتشر شد. (نخستین کاغذ اخبار بود که در سال ۱۲۱۶ به همت میرزا صالح شیرازی در زمان سلطنت محمدشاه منتشر میشد و عمر این روزنامه بیش از سه سال طول نکشید.) و از نظر توالی تاریخ انتشار روزنامه در ایران سومین محسوب میشود. زیرا قبل از انتشار «وقایع اتفاقیه»، روزنامه دیگری با عنوان فارسی «شعاع روشنایی» توسط مبلغان مذهبی امریکایی در شهر ارومیه منتشر میشد.
اولین شماره «وقایع اتفاقیه» عنوان دقیقی نداشت و از شماره دوم بود که به این نام خوانده شد. هر شماره از این روزنامه یک هفته طول میکشید که منتشر شود.
لوگوی روزنامه وقایع اتفاقیه
روزنامه وقایع اتفاقیه تا شماره شانزدهم (۲۱ رجب ۱۲۷۶ قمری) روزهای جمعه منتشر میشد و از آن پس روزهای پنجشنبه انتشار یافت. این روزنامه در چهار تا هشت صفحه با چاپ سنگی در ۶۰۰ تا ۷۰۰ نسخه منتشر میشد و مطالبش شامل اخبار پایتخت و ولایات، اخبار خارجه، مقالات علمی و ادبی، نرخ کالا و خواربار به اضافه اعلانات و آگهیهای دولتی و خصوصی بود که بابت هر سه سطر یک ریال میگرفت. روزگار اوج این روزنامه که در زمان امیرکبیر بود به انتشار اطلاعاتی درباره مدرسه دارالفنون هم اختصاص داشت.
نسخهای از روزنامه وقایع اتفاقیه
روزنامه وقایع اتفاقیه برای مردم عادی نبود؛ چراکه قیمت آن به صورت تکفروشی ۱۰شاهی یعنی معادل قیمت یک مرغ بود! حق اشتراک ششماهه آن یک تومان و دو ریال و حق اشتراک یکساله دو تومان و چهار ریال بود که این هزینه زیادی برای مردم عادی بود؛ بنابراین خوانندگان این روزنامه از اعیان بودند. صاحبامتیاز روزنامه، وزارت انطباعات دولتی و محل انتشار آن در مطبعه سنگی به سرکاری و استادی عبدالمحمد در نزدیکی دروازه دولاب بود.
نکته جالب توجه اینجاست که تا زمانی که امیرکبیر صدارت را بر عهده داشت، حتی برخی از اخبار داخل روزنامه وقایع اتفاقیه را خودش مینوشت.
مدیریت روزنامه را حاجی میرزا جبار تذکرهچی، که بعدها ملقب به ناظم المهام شد، بر عهده داشت و مترجمی وقایع اتفاقیه هم با ادوارد برجیس انگلیسی بود. محرر روزنامه عبدالله نامی بود که روزنامه به خط خوش نستعلیق او بود و در چاپخانه حاجی عبدالمحمد واقع در دروازه دولاب چاپ میشد.
از روزنامه وقایع اتفاقیه در مجموع ۴۷۱ شماره انتشار یافته است و از شماره ۴۷۲ عنوان روزنامه به «دولت علّیه ایران» تغییر یافته است. ضمن اینکه شماره ۴۷۱ آن بی نام منتشر شد. از مجموع ۴۷۱ شماره، ۴۱ شماره در عهد صدارت امیرکبیر انتشار یافت و انتشار شماره ۴۲ فرمان عزل امیرکبیر و انتصاب میرزا آقاخان به صدارت را دربرداشت.
روزنامه «دولت علیه ایران»
در بخشی از این متن خبری که به عزل امیرکبیر اختصاص داشت و در روزنامه وقایع اتفاقیه منتشر شد، آمده بود:
«باقتضای رای جهان آرای ملوکانه، صلاح و صرفه ملک و دولت و خیر و ثواب، امور سلطنت را در این معنی ملاحظه فرمودند که میرزاتقی خان را از پیشکاری دربار همایون و مداخله در امور داخله و خارجه و منصب امارت نظام و لقب اتابکی و ... ذلک و کل اشغال و مناصبی که به او محول بود به کلی خلع و معزول فرمایند ...»
در شماره ۵۲ (پنجشنبه ۷ ربیع الثانی) توطئه تکوین یافته و خبر درگذشت میرزا محمدتقیخان فراهانی را بدین شرح نگاشته بودند:
«میرزاتقی خان که سابقا امیرنظام و شخص اول این دولت بود، در شب شنبه هجدهم ماه ربیع الاول در کاشان وفات یافته است.»
با توجه به قتل امیرکبیر و درج خبر درگذشت او در ۱۸ ربیع الاول به خوبی روشن میشود که پس از آنکه امیرکبیر را به قتل رساندند، چگونه درصدد توجیه مرگ او برآمده و اخبار را چگونه درج کردهاند؛ خبری که همه میدانستند جعلی است.
بخشی از مطالب منتشرشده در این گزارش برگرفته از اطلاعات مقالهای با نام «وقایع اتفاقیه» به قلم جمشید کیان فر است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: خبرنگار امیرکبیر روزنامه وقایع اتفاقیه منتشر می شد منتشر شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۴۴۹۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتشار کتابی متفاوت درباره آلبرکامو
«زندگیای که ارزش زیستن دارد، آلبرکامو و تمنای معنا» نوشته رابرت زارتسکی را با ترجمه محمدرضا عشوری از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشارات ققنوس کتاب «زندگیای که ارزش زیستن دارد، آلبرکامو و تمنای معنا» نوشته رابرت زارتسکی را با ترجمه محمدرضا عشوری منتشر و روانه بازار نشر کرد.
در مقدمه کتاب آمده است: کامو درباره نویسنده و حرفهاش میگوید: نویسنده نمیتواند در خدمت کسانی باشد که تاریخ را میسازند؛ بلکه باید در خدمت کسانی باشد که تاریخ را تحمل میکنند... سکوت یک زندانی ناشناس، رهاشده و تحقیرشده در گوشهای از دنیا، کافی است تا نویسنده را از آوارگیاش نجات دهد، زمانی که نویسنده در میانه زندگی آزاد و ممتاز خود از فراموش کردن این سکوت امتناع بورزد و آن را با توسل به هنرش فریاد بزند.
درباره کامو کتابهای زیادی نوشته شده است، در اکثر این کتابها 3 موضوع ثابت وجود دارد که عبارتند از عصیان، میانهروی و اسودر (بیهودگی) که به پوچی هم ترجمه میشود. این سه موضوع در این کتاب نیز نمود دارد، چون شالوده اصلی تفکرات کامو برهمین 3 اصل استوار است، اما این کتاب دو فصل دیگر هم دارد که در کتابهای دیگر وجود ندارند، یکی «سکوت» و دیگری «پایبندی» که کسی آثار کامو را از این دو منظر نگاه نکرده است. سکوتی که بر اثر حضور ساکت و خاموش مادر در آثار کامو بازتاب یافته، و تنها آرزوی کامو این بود که کاش مادرش میتوانست هر آنچه نوشته بخواند. فصل «پایبندی» اما به تأثیر پدر در زندگی کامو اشاره دارد، پدری که او فرصت نکرد هیچوقت بشناسدش اما در تمام عمر به تنها آموزه او پایبند ماند: پایبندی به انسان و ذات انسانی.
معمولا در آثار کامو اجزایی چون ساحل، دریا و آفتاب که به طور کلی مدیترانه و به طور اخص زادگاهش الجزایر را به خاطر میآورد، بسیار به کار رفتهاند، اما نویسنده این کتاب مینویسد: شخصیت ساکت مادر بسیار بیشتر از دریا، بنمایه نوشتههای کامو را تشکیل داده است. این خورشید یا شاید سیاهچاله همه چیز را به سمت خود میکشید.
حاشیه جدید برای جایزه جلال؛ «آلبر کامو در ایران» از کتابی رونویسی کرده که 8 سال پیش منتشر شده؟این کتاب، کتاب نسبتاً جدیدی است که درباره کامو نوشته شده است و از اکثر آثاری که درباره او نوشته شده و بسیاریشان به فارسی ترجمه نشدهاند، نقل قول میآورد. یا بین مسائل و اتفاقات جدید مثل بهار عربی و دیدگاه کامو پیوند برقرار میکند و نشان میدهد که کامو نه تنها قدیمی نشده بلکه دغدغههایش روز به روز بیشتر با مسائل روز پیوند مییابد.
انتشارات ققنوس این کتاب را در 216 صفحه به قیمت 150 هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر کرد.
انتهای پیام/